
و از آنجا که این، به خطی که
رژیم بعد از انتخابات در پیش میگیرد، راه میبرد؛ از اینرو حذف و تصفیه
در تقدیر، جنبه استراتژیک و سرنوشتساز مییابد.
اشاره رفسنجانی مبنی بر
این که: «حضور مردم در انتخابات… آینده نظام را ترسیم میکند و…
دستاندازی در مسیر برگزاری انتخابات، ظلم به حق اجتماعی و سیاسی مردم
ایران در نظام بینالملل است» گویای همین معناست. منظور رفسنجانی این است
که اگر نگذارند ما نقش خودمان را در این انتخابات بازی کنیم، حضور در «نظام
بینالملل» یعنی تعامل با غرب عملی نخواهد شد و پیامدهای آن از جمله خفگی و
فلج اقتصادی نیز قطعی خواهد بود.
اما سؤال این است که باند ولیفقیه
چرا هراسان است؟ در حالی که اهرمهای حذف را، از شورای نگهبان تا سپاه
پاسداران و بسیج را به دست دارد و میتواند باند رقیب و عناصر مزاحم را
بهآسانی قلع و قمع کند.
واقعیت این است که میدان عمل و مانور ولیفقیه، به دلایل مختلف، محدود است:
اولاً
در صورت قلع و قمع گسترده، نمایش انتخاباتی، در شرایطی که بهلحاظ
بینالمللی بهشدت نیازمند ارائه یک نمایش به ظاهر گرم و پر رونق است،
تبعات سیاسی زیادی برایش دارد.
ثانیاً بهدلیل اینکه اجراییات نمایش
انتخابات و شمارش آرا بهدست وزارت کشور دولت روحانی است، دست باند
خامنهای در رقم سازی و تقلب، بهخصوص اگر نخواهد سهم طرف مقابل را بدهد،
بسیار بسته است.
ثالثاً و مهمتر اینکه میترسد اگر بیمحابا دست به حذف
و جراحی باند رقیب بزند، مردم به جان آمده از شکاف و از زخم ناشی از این
جراحی استفاده کنند و قیام عمومی فوران کند. اما اگر نخواهد چنین کند، از
این وحشت دارد که باند مقابل با استفاده از محدودیتهای مورد اشاره، افراد
خود را در مجلس رژیم و خبرگان ارتجاع نفوذ دهد و در شرایطی که ابراز
تردیدهای فزایندهیی نسبت به وضعیت سلامت خامنهای ابراز میشود، عمود خیمه
نظام بهکلی در هم بشکند.
در هر حال این جنگی است که روز به روز شدیدتر
میشود و شکاف ناشی از آن نیز پیوسته عمیقتر میگردد و خطری که این جراحی
ناگزیر تمامیت رژیم را تهدید میکند، روز به روز جدیتر و عظیمتر میشود.
این جنگی است که طرف پیروز آن نه در داخل رژیم، بلکه در خارج آن است؛
بیجهت نیست که روزنامه حکومتی ابتکار (9آذر 94) با ابراز وحشت از وضعیت
تمامیت رژیم نوشته بود: «دو جناح اصلی… اکنون پیر و نزارتر از آن هستند که
به قله بیندیشند».
---------------------------